تأثیرگذاری حادثه عاشورا در ماندگاری و پویائی تشیع5
این روزگار سخت به برکت خون پاک حسین و قیام خونین نینوا به سرآمد و از پیامدهای اجتماعی آن نهضت پرافتخار،ترقی و بالندگی تشیع بود. پس از این واقعه بود که شیعیان با تأسی از سردار کربلا، راه عزت وکرامت را در پیش گرفتند و روزگار را بر امویان تنگ کردند و اسباب نگرانی بنی امیه فراهم کردند، در حالی که قبل از واقعه عاشورا،شیعیان پراکنده بودند و از هیجان و بالندگی برخوردار نبودند. واگر از قرن دوم هجری تا به امروز، شیعه را مکتبی بالنده میبینیم، آن را باید مرهون نهضت سیدالشهدا(ع) بدانیم؛ چنان چه امام باقر(ع) در بیان شریفش اشاره فرمودند که شیعه وضع رقت باری تا زمان شهادت حسین بن علی(ع) داشت؛ ولی اما پس از آن وضع دگرگون گشت؛ یعنی این شیعه نبود که با نگرانی روزگار می گذراند، بلکه وحشت و نگرانی در خیمه بنی امیه افتاد و آنان از حرکت های جسورانه شیعه، به طور دایم در تلاطم و ناامنی بودند و این به جهت از خود گذشتگی شیعه بود که از امام خود در کربلا به ارث برده بودند.
پرفسور براوون در این زمینه می گوید:
گروه شیعه یا طرفداران حضرت علی(ع) به قدر کافی، هیجان و از خود گذشتگی نداشتند؛ اما پس از رخداد عاشورا کار دگرگون شد. تذکار زمین کربلا به خون فرزند پیامبر آغشته بود و یادآوری عطش سخت وی و پیکرهای نزدیکانش که در اطراف او روی زمین ریخته بودند، کافی بود که عواطف سست ترین مردم را به هیجان درآورد و روح ها را غمگین کند؛ چنان که نسبت به رنج و خطر، حتی مرگ بی اعتنا شوند.
عاشورا بود که چنین روحیه ای را در کالبد بی جان جامعه شیعی تزریق کرد و افزون بر پیشرفت و انسجام و همبستگی شیعیان، موجب پدیدار شدن انقلاب ها و جنبش هایی بر ضد غاصبان حکومت و دست پرورده های سقیفه گشت و در نهایت تزلزل و پایان حاکمیت بنی امیه را به ارمغان آورد. علامه مجلسی در این باره می نویسد: ارکان حکومت اموی متزلزل نشد، مگر پس از عاشورا. طبیعی است که اگر امام حسین(ع) کوتاه می آمد و قیام نمی کرد، نتیجه اش جز تقویت امویان نداشت و حق و باطل بر مردم مشتبه می شد و پس از چندی، دین نابود و آثار هدایت مندرس می گردید.این حقیقت آنقدر روشن و مبرهن است که ملعونی چون یزید نیز به آن اعتراف می کند و می گوید: با کشته شدن حسین(ع) مسلمانان دشمن من شده و کینه ام را به دل گرفته اند. مردم که کشته شدن حسین را به دست من، گناه بزرگی می دانند، همه از نیکوکار گرفته تا بدکار، نسبت به من کینه می ورزند.سرانجام در اواخر ثلث اول قرن دوم هجری به دنبال انقلاب ها و جنگ های خونین در همه جای کشورهای اسلامی، حاکمیت بنی امیه پایان یافت. این نهضت ها و انقلاب ها از تبلیغات عمیق شیعه سرچشمه می گرفت و کم و بیش، عنوان خون خواهی شهدای اهل بیت(ع) را داشت.
به هرحال یکی از آثار پربرکت و پیامدهای اجتماعی نهضت حسینی، ترقی و بالندگی شیعه بود. اگر امروز کشوری مثل ایران، همچون کوه در مقابل زیاده خواهی زورمندان جهانی ایستاده و در مقابل هیچ مستکبری سر خم نمی کند، نتیجه بهره گیری از جریان عاشورا است و بالندگی انقلاب اسلامی که انقلاب شیعی است، برخاسته از شور حسینی و مرهون آزادگی آزاد مرد کربلاست.